ملاک و شرایط تکفیر از دید رشید رضا ، جایزبودن یا نبودن تکفیر شیعه از دید رشید رضا
در نگاه ابتدایی، دیدگاه رشید رضا در خصوص شیعه متعارض جلوه میکند. زیرا از یک سو عقاید شیعه را مشمول قاعده تأویل میداند و تکفیرکنندگان شیعه را افرادی متعصب قلمداد میکند و میگوید:
علمای راستین شیعه و سنی، مخالفان مذهبی خود را، حتی اگر مرتکب کاری شوند که در مذهب آنها کفر محسوب میشود، ولی متأول باشد، کافر نمیدانند؛ و شکی نیست که شیعیان به خدا، فرشتگان، کتب آسمانی، پیامبران و ... ایمان دارند و نماز به پا میدارند، زکات میدهند، روزه میگیرند و حج به جا میآورند. با وجود این، برخی متعصبان، که خود را اهل سنت و جماعت مینامند، آنها را تکفیر میکنند، در حالی که یکی از قواعد خوب اهل سنت و جماعت این است که اگر قول صحیحی بر تکفیر مسلمانی، با قول ضعیفی بر تکفیرنکردن او تعارض کند، واجب است بر اساس قول ضعیف فتوا داده شود (همان: 8/114).
و از سوی دیگر، بارها در تفسیر المنار، توسل را عملی شرکآلود قلمداد میکند و توسل به اولیای خدا را عملی همانند توسل مشرکان به بتها میداند. او ذیل آیه 35 سوره مائده، فصل مستقلی را به بحث درباره توسل اختصاص داده است و با نقل عباراتی از کتاب قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة از آثار ابنتیمیه، به طور مشروح به این مسئله میپردازد و در نهایت توسل را به دو قسم توسل شرعی و توسل بدعی تقسیم میکند؛ و میگوید تقربجستن به خدا اگر با انجامدادن کارهای صالحی که در دین تشریع شده، باشد، توسل شرعی است ولی اگر با اعمال بدعتآمیز و شرکآلود باشد، توسل بدعی است (همو، 1990: 6/372-375). همچنین، در تفسیر آیه 96 سوره مائده، توسل به اولیای خدا را کاری مشرکانه قلمداد میکند. خلاصه سخن او این است: برخی از مسلمانان عمل جاهلانه و بسیار زشتی انجام میدهند و آن درخواست و دعا از غیرخدا است. این کاری شرکآلود و کفرآمیز است. نادانی این افراد در این است که حکم شرک و کفر به اختلاف متعلق آن یکی است و تفاوتی نیست که همراه خدا بتی یا ستارهای را بخوانند یا پیامبر یا فرشتهای را. تفاوت عمل این مسلمانان با مشرکان این است که آنها بتهای خود را آلهه میخوانند و مسلمانان آنها را آلهه نمیخوانند، ولی با دعا و درخواست از اولیا و واسطه قراردادن آنها، همان عمل مشرکان را انجام میدهند و تفاوت فقط در نامگذاری است. اینکه چنین عبادتی توسل نامیده شود، آن را از معنای حقیقی خود، یعنی عبادت غیرخدا، خارج نمیکند (همان: 11/6-7).
این تعارض، با تفکیک میان مقام نظریهپردازی درباره ملاک تکفیر و مقام اجرای تکفیر برطرف میشود. رشید رضا آنگاه که توسل را عملی مشرکانه قلمداد میکند، در مقام بیان مبنای نظری تکفیر است. ولی در مقام اجرای احکام تکفیر شیعیان را در عقایدشان متأول میداند و در نتیجه بر حفظ حرمت جان و مال و ناموس آنها تأکید دارد. شاهد این مدعا پاسخ او در مجله المنار به پرسشی در این باره است.
پرسش این است: آیا استمداد از اولیای خدا، همانطور که در زمان حیاتشان جایز است، بعد از مرگ آنها نیز جایز است؟ آیا آنها صدایی را میشنوند؟ آیا اگر کسی چنین کند، کافر میشود؟ و آیا تجدید عقد نکاح بر او لازم است؟
رشید رضا در پاسخ به این پرسشها، ابتدا پاسخ فقها را بیان میکند و میگوید: برخی از فقها آن را جایز نمیدانند و بهصراحت کفر میشمارند. زیرا دعا عبادت است و این عمل دعای غیرخدا و در نتیجه عبادت غیرخدا است؛ ولی گروه دیگری از فقها حکم را دائر مدار قصد و انگیزه شخص قرار میدهند و میگویند اگر دعاکننده معتقد باشد که اولیای خدا قادر به اجابت دعای او هستند و قدرتی فوق اسباب عادی و سنن الاهی دارند، مرتد و مشرک است. زیرا آنان را شریک خدا قرار داده است. همچنین، اگر معتقد باشد که آنان در اراده الاهی تأثیرگذارند، در این صورت نیز مشرک است. زیرا خداوند را محل حوادث قرار داده است.
ارزیابی رشید رضا از این دو دیدگاه چنین است: دسته اول، که بهصراحت فتوا به ارتداد میدهند، حکم بسیار شدیدی میکنند؛ ولی این حکم برای مردم احوط است. زیرا سبب میشود مردم از چنین سخنانی پرهیز کنند؛ و فتوا بر اساس قصد و انگیزه برای مفتی احوط است؛ زیرا به موجب آن کسانی که نمیدانند اعتقادشان با توحید منافات دارد، تکفیر نمیشوند.
سپس، همانند دسته دوم فقها و با رعایت احتیاط، نظر فقهی خود را بیان میکند و حکم را بر مدار قصد و انگیزه قرار میدهد و مینویسد:
شایسته است کسی که میخواهد در این باره فتوا دهد یا امر به معروف و نهی از منکر کند، برای فرد مد نظر حقیقت توحید و معنای عبادت و حقیقت شرک جلی و خفی را تبیین کند تا معلوم شود که او از این لفظ آنچه منافی توحید است را اراده کرده است یا نه. زیرا گاهی افراد چیزی را بر زبان میآورند، بدون اینکه مدلول مطابقی یا التزامی آن را بدانند. پس اگر معلوم شد که منظورش معنایی از معانی شرک جلی یا چیزی منافی توحید نیست، تکفیر نمیشود و نیاز به تجدید عقد نکاح ندارد؛ و اگر منظور او دعای حقیقی باشد، با توجه به روایت «الدعا هو العبادة» مشرک است و باید توبه کند و بر اساس فقه شافعی در صورتی که قبل از انقضای عده همسرش توبه کند، نیاز به عقد جدید ندارد؛ ولی اگر بعد از انقضای عده همسرش توبه کند، نیاز به عقد نکاح جدید دارد (همو، بیتا: 14/250).
به این ترتیب رشید رضا درباره اجرای حکم منکر توحید در خصوص فردی خاص، که در فرض مذکور، و به زعم پرسشکننده، از راه توسل به غیرخدا صورت گرفته، انکار آگاهانه و بدون تأویل را به دقت بررسی میکند و بدون وجود این دو شرط تکفیر نمیکند.